مقدمه و دامنه مسئله
در فرآیند مدلسازی سهبعدی با نرمافزار SketchUp، اکستروژن (Extrusion) یکی از پرکاربردترین عملیاتها برای ایجاد حجم از یک مقطع دوبعدی است. با وجود سادگی ظاهری، این عملیات در شرایط خاص میتواند با مشکلاتی مواجه شود که خروجی نهایی را ناقص یا معیوب میسازد. یکی از رایجترین سناریوها، وقوع «اکستروژن ناقص» در زمان کار با مدلهای بسیار کوچک است که باعث حذف بخشی از هندسه یا ایجاد سطحهای شکسته و ناپیوسته میشود. این مشکل نهتنها ظاهر مدل را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه میتواند در مراحل بعدی مدلسازی و رندر نیز اختلال ایجاد کند.
تعریف اکستروژن ناقص و نشانهها
اکستروژن ناقص به حالتی گفته میشود که در آن نرمافزار قادر به تولید کامل هندسه مورد نظر در طول مسیر اکستروژن نباشد. این مسئله معمولاً با علائم زیر شناخته میشود:
- ایجاد سطوح ناقص یا سوراخ در بخشهایی از حجم.
- حذف خودکار لبهها یا ایجاد خطوط شکسته.
- عدم تشکیل کامل کلاهکها یا انتهای بسته در حجمهای گنبدی و استوانهای.
- وجود شکافهای ریز که اتصال سطوح را مختل میکنند.
بروز این نشانهها در مدلهای کوچک بسیار رایجتر است و معمولاً به محدودیتهای دقت محاسبات نرمافزار برمیگردد.
چرا در مدلهای کوچک احتمال بروز خطا بیشتر است؟
اسکچاپ برای ذخیره و پردازش هندسه از یک دقت محاسباتی مشخص استفاده میکند. زمانی که با مدلهای کوچک کار میکنیم، ابعاد اجزای مدل بهویژه لبهها به مقادیری نزدیک به حداقل دقت نرمافزار میرسد. این موضوع باعث میشود:
- لبههای بسیار کوتاه بهطور کامل ثبت نشوند یا هنگام پردازش حذف شوند.
- منحنیها با تعداد سگمنت بالا به بخشهای خرد تقسیم شده و تولید سطح پایدار را دشوار کنند.
- ابزارهایی مانند Follow Me نتوانند مسیر اکستروژن را بدون از دست دادن جزئیات دنبال کنند.
به همین دلیل، هرچه ابعاد مدل کوچکتر و جزئیات آن بیشتر باشد، احتمال بروز خطای اکستروژن افزایش پیدا میکند و نیاز به راهکارهایی مانند مقیاسگذاری موقت برای جلوگیری از این مشکلات بیشتر احساس میشود.
علتهای فنی اکستروژن ناقص
لبههای بسیار کوتاه و محدودیت دقت محاسبات
یکی از اصلیترین دلایل اکستروژن ناقص در SketchUp، وجود لبههایی با طول بسیار کم است که به آستانه دقت محاسباتی نرمافزار نزدیک یا حتی کمتر از آن میشوند. اسکچاپ دارای حداقل طول قابل پردازش برای لبهها است و زمانی که ابعاد مدل، بهویژه در پروژههای کوچک، به این محدوده نزدیک میشود، نرمافزار قادر به ترسیم یا حفظ آن لبهها نخواهد بود. نتیجه این اتفاق میتواند حذف کامل بخشی از هندسه یا ایجاد سطوح ناقص باشد. این مشکل در مدلهایی با جزئیات بالا و ابعاد کوچک، مانند گنبدها یا قطعات مکانیکی ظریف، بسیار شایع است.
تعداد زیاد سگمنتهای منحنی و تولید هندسه ریزدانه
در اسکچاپ، هر منحنی از چندین سگمنت مستقیم تشکیل شده است. زمانی که تعداد سگمنتها بیش از حد زیاد باشد، هر سگمنت به یک لبه کوتاه تبدیل میشود و این موضوع باعث ایجاد هندسه ریزدانه میشود. در مدلهای کوچک، این لبههای کوتاه بهسرعت به محدوده دقت نرمافزار نزدیک شده و احتمال حذف یا ناقصشدن سطوح افزایش مییابد. هرچه پیچیدگی منحنی و تعداد سگمنتهای آن بیشتر باشد، احتمال بروز خطا در هنگام اکستروژن نیز بالاتر خواهد رفت.
تداخل سطوح و ادغام ناخواسته با هندسه مجاور
یکی دیگر از عوامل فنی اکستروژن ناقص، ادغام ناخواسته سطوح اکسترود شده با هندسههای موجود در نزدیکی آن است. زمانی که مدل در حالت گروهبندی یا کامپوننتسازی نشده باشد، سطوح جدید میتوانند با سطوح یا لبههای قبلی ادغام شده و باعث حذف یا تغییر هندسه اصلی شوند. این مشکل بهویژه در فضاهای کاری محدود و مدلهای کوچک که فاصله اجزا بسیار کم است، رخ میدهد و میتواند منجر به شکستگی، سوراخ یا از بین رفتن بخشی از اکستروژن شود.
جدول علت–اثر برای مشکلات اکستروژن ناقص
علت | توضیح فنی | پیامد | راهحل پیشنهادی |
---|---|---|---|
لبههای بسیار کوتاه | طول لبهها به آستانه دقت پردازشی اسکچاپ نزدیک یا کمتر میشود | حذف یا ناقصشدن سطوح و شکستگی در هندسه | مقیاسگذاری موقت قبل از اکستروژن و بازگشت دقیق به مقیاس اصلی |
تعداد زیاد سگمنتهای منحنی | ایجاد هندسه ریزدانه و حجم زیاد داده پردازشی | شکستگی و سوراخ در سطوح منحنی یا اکستروژن ناقص | بهینهسازی تعداد سگمنتها برای تعادل بین نرمی و پایداری |
تداخل سطوح با هندسه مجاور | عدم گروهبندی یا کامپوننتسازی قبل از عملیات اکستروژن | ادغام ناخواسته سطوح و تغییر شکل مدل | ایزولهکردن هندسه هدف با Group یا Component |
پیشنیازهای بهینهسازی مدل
تنظیم واحدها و کار در مقیاس مناسب
پیش از شروع عملیات اکستروژن در مدلهای کوچک، لازم است که واحدهای کاری (Units) در اسکچاپ بهصورت دقیق تنظیم شوند. انتخاب واحدهایی مانند میلیمتر یا اینچ با دقت اعشار کافی، باعث میشود تا کنترل بیشتری بر ابعاد و جزئیات مدل داشته باشید. همچنین، کار در یک مقیاس بزرگتر از ابعاد واقعی و بازگرداندن مدل به اندازه اصلی در پایان کار، یکی از مؤثرترین راهکارها برای جلوگیری از حذف لبهها و سطوح در ابعاد کوچک است.
گروه/کامپوننتسازی برای جلوگیری از ادغام تصادفی
یکی از اشتباهات رایج در مدلسازی، کار روی هندسه خام (Untagged Geometry) بدون گروهبندی یا تبدیل آن به کامپوننت است. در این حالت، هر سطح یا لبه جدیدی که ایجاد میکنید میتواند با هندسه موجود در صحنه ادغام شود و ساختار مدل را بهطور ناخواسته تغییر دهد. با استفاده از Group یا Component، هندسه هدف را از سایر بخشها ایزوله میکنید تا هنگام اکستروژن یا مقیاسگذاری، هیچگونه تداخلی با اجزای دیگر رخ ندهد.
کنترل جهت سطوح و یکسانسازی نرمالها
در اسکچاپ، هر سطح دارای یک جهت (Normal) است که تعیین میکند کدام سمت آن بهعنوان نمای بیرونی (Front Face) و کدام سمت بهعنوان نمای داخلی (Back Face) شناخته شود. اگر جهت سطوح ناهماهنگ باشد، ممکن است در زمان اکستروژن یا رندرینگ مشکلاتی ایجاد شود؛ مانند نمایش سطح به رنگ غیرمنتظره یا حذف بخشی از هندسه. پیش از شروع اکستروژن، با استفاده از ابزار Reverse Faces و Orient Faces میتوانید جهت همه سطوح را یکسان کنید و از بروز خطا در مراحل بعدی جلوگیری کنید.
روش استاندارد رفع: مقیاسگذاری شناختهشده (Scale Up / Down)

انتخاب فاکتور مقیاس (۱۰× یا ۱۰۰×)
یکی از مؤثرترین روشها برای جلوگیری از اکستروژن ناقص در مدلهای کوچک، استفاده از تکنیک مقیاسگذاری موقت است. در این روش، مدل یا بخش موردنظر را پیش از اجرای اکستروژن، با استفاده از ابزار Scale به اندازهای بزرگتر از ابعاد واقعی آن مقیاس میکنید. فاکتورهای رایج برای این کار ۱۰× یا ۱۰۰× هستند که بسته به ابعاد مدل و میزان جزئیات انتخاب میشوند. انتخاب فاکتور ثابت و مشخص، کلید بازگشت دقیق به اندازه اصلی بدون ایجاد خطای ابعادی است.
اجرای اکستروژن با Follow Me در مقیاس بزرگ
پس از بزرگنمایی مدل، ابزار Follow Me را برای اجرای اکستروژن بهکار میبرید. مزیت کار در مقیاس بزرگ این است که لبههای کوتاه و جزئیات ریز به اندازهای افزایش پیدا میکنند که از آستانه دقت محاسباتی اسکچاپ عبور کرده و نرمافزار قادر به پردازش کامل آنها خواهد بود. این روش باعث میشود سطوح بهطور کامل تشکیل شده و کلاهکها یا بخشهای منحنی بدون شکستگی ایجاد شوند. در این مرحله، بهتر است مسیر و پروفایل را از پیش بهینه کرده باشید تا اکستروژن تمیز و بدون اعوجاج ایجاد شود.
بازگردانی دقیق به مقیاس اصلی و اعتبارسنجی
پس از اتمام اکستروژن در مقیاس بزرگ، مدل باید دقیقاً به اندازه اولیه خود بازگردانده شود. این کار با انتخاب تمام هندسه ایجادشده و استفاده از ابزار Scale با مقدار معکوس (برای مثال ۰.۱ یا ۰.۰۱ بسته به فاکتور اولیه) انجام میشود. دقت در این مرحله بسیار مهم است، زیرا هرگونه خطا در فاکتور بازگشت میتواند تناسب ابعاد مدل را برهم بزند. در پایان، مدل را از نظر وجود لبههای باز، سطوح ناقص یا ادغام ناخواسته با هندسه مجاور بررسی کرده و در صورت نیاز اصلاحات لازم را اعمال کنید.
جدول مقایسه فاکتورهای مقیاسگذاری و کاربرد آنها
فاکتور مقیاس | مزایا | معایب | بهترین موارد استفاده | دقت بازگشت به مقیاس اصلی |
---|---|---|---|---|
۱۰× | سریع و ساده، مناسب برای مدلهای با جزئیات متوسط | ممکن است برای لبههای بسیار کوتاه کافی نباشد | مدلهای کوچک با پیچیدگی متوسط | بالا (با استفاده از مقدار معکوس ۰.۱) |
۵۰× | افزایش چشمگیر دقت پردازش لبهها | نیاز به فضای کاری بزرگتر و دقت بیشتر در بازگشت | مدلهای بسیار کوچک با جزئیات زیاد | متوسط تا بالا (با مقدار معکوس ۰.۰۲) |
۱۰۰× | بیشترین دقت برای لبههای فوقالعاده کوتاه | خطر خطا در بازگشت به مقیاس اصلی و مدیریت پیچیدهتر | مدلهای بسیار ظریف مانند گنبدهای کوچک یا قطعات مکانیکی | متوسط (با مقدار معکوس ۰.۰۱ و نیاز به کنترل دقیق) |
راهنمای گامبهگام اکستروژن تمیز در مقیاس کوچک
برای جلوگیری از بروز اکستروژن ناقص در مدلهای کوچک، رعایت یک روند مرحلهای استاندارد میتواند کیفیت و دقت خروجی را تضمین کند. مراحل زیر، فرآیند پیشنهادی برای ایجاد اکستروژن کامل و بدون خطا را شرح میدهد:
- انتخاب پروفایل و مسیر؛ کاهش سگمنتهای منحنی به حد بهینه: ابتدا پروفایل مقطع و مسیر اکستروژن را مشخص کنید. در صورتی که مسیر شامل منحنیهای با تعداد سگمنت بسیار زیاد است، آنها را به حدی کاهش دهید که تعادل بین نرمی منحنی و پایداری هندسی حفظ شود.
- گروه/کامپوننتسازی و ایزولهکردن هندسه هدف: پیش از شروع اکستروژن، پروفایل و مسیر را در یک گروه یا کامپوننت مجزا قرار دهید تا از ادغام ناخواسته با هندسههای دیگر جلوگیری شود.
- مقیاسگذاری با ابزار Scale به فاکتور تعیینشده: با استفاده از ابزار Scale، کل گروه یا کامپوننت را بر اساس فاکتور مشخصشده (مانند ۱۰× یا ۱۰۰×) بزرگ کنید تا لبههای کوتاه از آستانه دقت نرمافزار عبور کنند.
- اجرای Follow Me بر مسیر؛ کنترل پیوستگی و پرشدن کلاهکها: ابزار Follow Me را اجرا کرده و اطمینان حاصل کنید که سطوح ایجادشده بدون شکستگی و با پرشدن کامل کلاهکها شکل میگیرند.
- Reverse Faces در صورت نیاز و همسانسازی جهت سطوح: در صورت مشاهده جهت نادرست سطوح، از دستور Reverse Faces و سپس Orient Faces برای یکسانسازی استفاده کنید.
- بازگردانی به مقیاس اصلی با مقدار معکوس (۰.۱ یا ۰.۰۱): پس از اتمام اکستروژن، مدل را دقیقاً به اندازه اولیه بازگردانید تا تناسب ابعاد حفظ شود.
- بازبینی لبههای باز، سوراخها و قطعات گمشده: در نهایت، مدل را بررسی کرده و هرگونه نقص یا لبه باز را اصلاح کنید تا مدل برای مراحل بعدی آماده باشد.
کنترل کیفیت منحنیها و لبههای کوتاه
تنظیم سگمنتها برای تعادل بین نرمی و پایداری هندسی
در اسکچاپ، هر منحنی از چندین سگمنت خطی تشکیل میشود که تعداد این سگمنتها مستقیماً بر کیفیت و عملکرد مدل تأثیر میگذارد. افزایش بیش از حد سگمنتها، منحنی را نرمتر میکند اما باعث ایجاد لبههای بسیار کوتاه و افزایش حجم دادهها میشود که میتواند به بروز خطا در مدلهای کوچک منجر شود. برای رسیدن به تعادل، باید تعداد سگمنتها را بهگونهای تنظیم کنید که شکل نهایی هم از نظر بصری قابلقبول باشد و هم از نظر فنی در محدوده دقت محاسباتی اسکچاپ باقی بماند.
جدول بهینهسازی سگمنتهای منحنی بر اساس ابعاد مدل
ابعاد مدل | تعداد سگمنت پیشنهادی | مزایا | معایب | تأثیر بر کیفیت و پایداری |
---|---|---|---|---|
کمتر از ۵ سانتیمتر | ۱۲ تا ۱۸ سگمنت | جلوگیری از ایجاد لبههای کوتاه، پردازش سریعتر | ممکن است کمی از نرمی منحنی کاسته شود | پایداری بالا، کیفیت قابلقبول |
۵ تا ۲۰ سانتیمتر | ۱۸ تا ۲۴ سگمنت | تعادل بین نرمی و پایداری هندسی | حجم هندسه متوسط | کیفیت بصری بالا، بدون ایجاد لبههای بحرانی |
بیش از ۲۰ سانتیمتر | ۲۴ تا ۳۶ سگمنت | نرمی و جزئیات بصری بیشتر | افزایش حجم فایل و نیاز به پردازش بیشتر | کیفیت حداکثری در رندر، پایداری متوسط |
جلوگیری از ایجاد لبههای زیر آستانه دقت
هرچه طول یک لبه به حداقل دقت پردازش نرمافزار نزدیکتر شود، احتمال حذف یا ناقصشدن آن افزایش مییابد. برای جلوگیری از این مشکل، باید ابعاد مدل را در مرحله طراحی بهگونهای تعیین کنید که هیچ بخشی از منحنیها یا سطوح، لبهای کوتاهتر از آستانه دقت نرمافزار نداشته باشد. استفاده از مقیاسگذاری موقت (Scale Up) پیش از انجام عملیات حساس، یکی از روشهای مؤثر برای عبور از این محدودیت است.
نکات کلیدی ابزار Follow Me برای اشکال کوچک
انتخاب مسیر درست و جهتدهی بهینه
ابزار Follow Me در اسکچاپ برای ایجاد اکستروژن در مسیرهای پیچیده بسیار کاربردی است، اما در مدلهای کوچک حساسیت بیشتری دارد. انتخاب دقیق مسیر، بدون شکستگی و با جهتدهی صحیح، تضمین میکند که اکستروژن بدون انحراف و از دست رفتن جزئیات اجرا شود. همچنین توصیه میشود مسیر و پروفایل در یک گروه جداگانه نگهداری شوند تا از تداخل با سایر هندسهها جلوگیری شود.
کار با پروفایلهای گنبدی و مقاطع پیچیده
پروفایلهای گنبدی، بیضوی یا چندمنحنی، بهدلیل تراکم بالای سگمنتها در یک فضای کوچک، بیشتر در معرض اکستروژن ناقص قرار دارند. برای کار با این مقاطع، بهتر است پیش از اجرای Follow Me، تعداد سگمنتها را بهینه کرده و مدل را موقتاً بزرگنمایی کنید. این کار باعث میشود لبههای کوتاه از حداقل دقت پردازشی عبور کرده و نرمافزار بتواند هندسه را بهطور کامل و بدون حذف جزئیات تولید کند.
اعتبارسنجی پس از اکستروژن

شناسایی حفرهها و قطعات مفقود
پس از اتمام فرآیند اکستروژن، بررسی دقیق مدل برای اطمینان از کاملبودن هندسه ضروری است. یکی از مشکلات رایج، وجود حفرهها یا قطعات مفقود در سطوح است که میتواند ناشی از حذف لبههای کوتاه یا خطا در پردازش نرمافزار باشد. برای شناسایی این موارد، میتوانید از ابزار Monochrome View استفاده کنید تا نواحی بدون سطح یا با جهت نادرست بهوضوح مشخص شوند. همچنین فعالکردن حالت Hidden Geometry کمک میکند تا خطوط و اجزای پنهان قابلمشاهده شوند و نقصهای احتمالی سریعتر شناسایی گردند.ادغام همصفحهها و یکنواختی سایهروشن (Soften/Smooth Edges)
پس از اکستروژن، بهویژه در مدلهای منحنی یا گنبدی، ممکن است تعدادی سطح همصفحه و لبههای ظاهری اضافی وجود داشته باشد که باعث شکستگی بصری و کاهش کیفیت رندر میشوند. با استفاده از ابزار Soften Edges و فعالکردن گزینه Smooth Normals میتوانید این لبهها را هموار کرده و انتقال نور روی سطح را یکنواخت سازید. این مرحله نهتنها ظاهر مدل را بهبود میبخشد، بلکه از نظر فنی نیز باعث بهینهسازی ساختار هندسه میشود. در صورت وجود سطوح تکراری یا همصفحه، آنها را ادغام کنید تا مدل سبکتر و عملکرد بهتری در مراحل بعدی مدلسازی و رندر داشته باشد.اشتباهات رایج و رفع سریع
- ادغام ناخواسته با هندسه همسایه بهعلت گروهنکردن: یکی از خطاهای متداول در اسکچاپ این است که کاربر قبل از اجرای اکستروژن، مدل را گروه یا کامپوننتسازی نمیکند. این موضوع باعث میشود سطوح و لبههای جدید با هندسههای موجود ادغام شده و تغییرات ناخواسته در مدل ایجاد شود. برای جلوگیری از این مشکل، همیشه قبل از هر عملیات مهم، هندسه را در یک Group یا Component مجزا قرار دهید.
- مقیاسگذاری با فاکتور نامشخص و خطا در بازگشت: استفاده از مقیاسگذاری موقت بدون ثبت دقیق فاکتور بزرگنمایی، در مرحله بازگردانی به ابعاد اصلی میتواند باعث تغییر ابعاد واقعی مدل شود. بهترین روش، انتخاب فاکتور مشخص (مانند ۱۰× یا ۱۰۰×) و یادداشت آن برای استفاده دقیق در مقیاس معکوس است.
- افراط در سگمنتها و تولید اکستروژن ناقص: استفاده بیش از حد سگمنت در منحنیها، هرچند باعث نرمی بیشتر آنها میشود، اما منجر به تولید لبههای بسیار کوتاه و ایجاد مشکلات دقت محاسباتی میگردد. این امر در مدلهای کوچک میتواند باعث حذف بخشی از هندسه و ایجاد اکستروژن ناقص شود. راهحل، یافتن تعادل بین کیفیت بصری و پایداری هندسی با کاهش منطقی تعداد سگمنتها است.
چکلیست بهینهسازی برای مدلهای کوچک
پیش از آغاز یا تکمیل اکستروژن در مدلهای کوچک، مرور یک چکلیست فنی میتواند از بروز خطاهای رایج جلوگیری کرده و کیفیت نهایی مدل را تضمین کند. موارد زیر بهعنوان نقاط کلیدی بررسی پیشنهاد میشوند:- واحد و مقیاس پروژه: اطمینان حاصل کنید که واحدهای کاری (میلیمتر، سانتیمتر یا اینچ) با دقت اعشار مناسب انتخاب شدهاند و در صورت نیاز، از مقیاسگذاری موقت برای عبور از محدودیت دقت اسکچاپ استفاده کنید.
- گروه/کامپوننتسازی: تمام هندسه هدف را قبل از اکستروژن در یک Group یا Component جداگانه قرار دهید تا از ادغام ناخواسته با دیگر اجزای مدل جلوگیری شود.
- فاکتور مقیاس شناختهشده: در صورت استفاده از تکنیک Scale Up / Down، فاکتور بزرگنمایی و کوچکنمایی باید مشخص، ثابت و قابل تکرار باشد تا خطا در بازگشت به ابعاد اصلی رخ ندهد.
- بازبینی جهت سطوح (Front/Back): جهت تمام سطوح را با ابزارهای Reverse Faces و Orient Faces یکسانسازی کنید تا از مشکلات رندر و بافتدهی جلوگیری شود.
- کنترل لبههای باز و قطعات شناور: پس از اکستروژن، مدل را از نظر وجود لبههای باز، سوراخها یا قطعات جداافتاده بررسی و در صورت نیاز اصلاح کنید.
سوالات متداول
چه فاکتور مقیاسی برای اشکال خیلی کوچک مناسبتر است؟
انتخاب فاکتور مقیاس به ابعاد اولیه مدل و میزان جزئیات آن بستگی دارد. برای اشکال بسیار کوچک، معمولاً فاکتور ۱۰۰× بهترین گزینه است، زیرا لبهها و جزئیات ریز را به اندازهای بزرگ میکند که از آستانه دقت پردازشی اسکچاپ عبور کنند. در مدلهایی با اندازه کمی بزرگتر، فاکتور ۱۰× نیز میتواند کافی باشد. نکته مهم، حفظ یک فاکتور ثابت برای اطمینان از بازگشت دقیق به مقیاس اصلی است.چطور بدون کاهش کیفیت، تعداد سگمنتها را کم کنیم؟
برای کاهش تعداد سگمنتها بدون افت محسوس کیفیت، میتوانید از ابزار Entity Info یا پلاگینهای مدیریت منحنیها در اسکچاپ استفاده کنید تا سگمنتهای اضافی حذف شوند و ساختار منحنی بهینه گردد. همچنین انتخاب تعداد سگمنت متناسب با ابعاد مدل باعث میشود منحنی همچنان نرم بهنظر برسد، اما از ایجاد لبههای کوتاه و مشکلات هندسی جلوگیری شود.آیا اکستروژن قطعهقطعه طبیعی است یا ناشی از خطاست؟
اکستروژن قطعهقطعه در اسکچاپ معمولاً نشانه یک مشکل فنی است، نه یک رفتار طبیعی. این مشکل اغلب به دلیل وجود لبههای کوتاه، تعداد زیاد سگمنتها یا تداخل با هندسههای مجاور رخ میدهد. در برخی موارد، استفاده نادرست از ابزار Follow Me یا عدم مقیاسگذاری صحیح نیز میتواند باعث این اتفاق شود. اجرای تکنیک Scale Up / Down و بررسی مسیر و پروفایل اکستروژن معمولاً این مشکل را برطرف میکند.جدول چکلیست نهایی قبل و بعد از اکستروژن
مرحله | مورد بررسی | ابزار یا روش | وضعیت قبل از اکستروژن | وضعیت بعد از اکستروژن |
---|---|---|---|---|
۱ | تنظیم واحد و مقیاس پروژه | Model Info → Units | 🔲 در انتظار | ⛔ انجام نشده |
۲ | گروه/کامپوننتسازی هندسه هدف | Group / Component | 🔲 در انتظار | ⛔ انجام نشده |
۳ | انتخاب فاکتور مقیاس و ثبت آن | Scale Tool | 🔲 در انتظار | ⛔ انجام نشده |
۴ | کنترل جهت سطوح | Reverse Faces / Orient Faces | 🔲 در انتظار | ✅ انجام شده |
۵ | بررسی لبههای باز یا قطعات شناور | Monochrome + Hidden Geometry | ⛔ انجام نشده | ✅ انجام شده |
۶ | هموارسازی لبهها و ادغام سطوح | Soften/Smooth Edges | ⛔ انجام نشده | ✅ انجام شده |
جمعبندی
الگوی پایدار برای جلوگیری از اکستروژن ناقص در اسکچاپ
برای پیشگیری از بروز اکستروژن ناقص در مدلهای کوچک اسکچاپ، باید ترکیبی از روشهای فنی و اصول بهینهسازی را بهکار گرفت. این الگو شامل انتخاب صحیح واحدها و مقیاس پروژه، استفاده از تکنیک Scale Up / Down با فاکتور ثابت، گروهسازی یا کامپوننتسازی برای جلوگیری از ادغام ناخواسته، تنظیم تعداد سگمنتها برای حفظ تعادل بین نرمی و پایداری هندسی، و در نهایت اعتبارسنجی کامل مدل پس از اکستروژن است. با رعایت این مراحل، میتوان از حذف لبهها، ایجاد سوراخ یا شکستگی سطوح جلوگیری کرد و حجمهای دقیق، کامل و قابلاعتماد تولید نمود.